رفته بودی بشکنی سد عبور مرد و زن
رفته بودی مثل لاله در حریر سرخ تن
روزها در پشت تاریخ دلم دامن زدی
ای بهار زندگی بر گونه ام باران بزن
رود رود روح تو در اعماق دریایی رها
تکه های استخوانت مانده بی غسل و کفن
موج موج رود کارون در جوارت می تپد
مثل مجنونی پر از اندیشه عاشق شدن
خط به خط در جبهه مردانگی سنگر زدی
ای شهید زنده ،ای سربازگمنام وطن
سیمین آقا بابایی